نی نی زینب

  ...

این روزا اگه کسی باباجون منو دید، بهش سلام برسونه! فصل انتخابات بیشتر از همه فصول سال در زندگی ما نمود داره. به طور کلی ما نون و سیاست می خوریم! الهی که در همه صحنه ها، خصوصا سیاست ، همگام با رهبری باشیم. من و مامان جون لحظات خوبی رو با هم داریم...      ...

با دیدن این عکس چه جمله ای به نظرتون می رسه؟ 1.مامان دست بردار، کیف من کو؟ 2.دوباره کلید رو جا گذاشتی؟ 3.داری کم کم عصبانی میکنی منو؟ 4.حالا که چی؟ 5.... ...

وجود زیبایت که درب دنیا را زد، با وصفی شورانگیز برای تولدت آغوش باز کردم. شبهای جشن تولدت، تمام خستگی ها و بی خوابی ها از یادمان می رود. 4 سال! 4 سال! شوخی نیست حتی میشه گفت جدی ترین حرف زندگیست. تولدت مبارک گلم... ...

...

یزد امسال سال خوبی از لحاظ بارندگی نداشته، این عکس با طی فاصله 60 کیلومتری از یزد ، گرفته شده و روز خاطره انگیزی بود. ...

مواظب گرمای دلتون باشین... رونق زندگی در گرو همین لحظه های خیلی سرد و یا خیلی گرمه... هر لحظه از ایتکه زینب خانم رو در مهد خانه بچه های بهشت ثبت نام کردم، خدا رو شکر می کنم. ببینین با چه تلاشی در بحر علم غوطه وره! 0     ...

نگاهی به دور و برمون انداختیم و با زینب خانم تصمیم گرفتیم خونه رو مرتب کنیم. از اتاق دختر شروع کردیم . زیر نگاه تیزبین دخمل، هر وسیله رو که برمی داشتم، بدون کوچکترین جا به جایی سرجاش میذاشتم. نهایتا رضایت داد بره آشپزخونه و من تونستم کمی اتاقش رو مرتب کنم. زمان گذشت و ما اصلا متوجه نشدیم چطور 3 ساعت مداوم فعالیت داشتیم. این 3 ساعت هم مثل همه ساعت های عمرمون گذشت و زینب من بزرگ و بزرگتر میشه...   ...

همه چی رو سخت میگیریم. از انتخاب لباس گرفته تا هدیه دادن محبت و دوستی به همدیگه. دقیقا در لحظه ای که باید باید باید باشیم برای محبت کردن، کاری پیش میاد برامون. حالا دست بر قضا کاری هم پیش نیاد و تو بتونی به حکم انسان بودنت کمک کنی، تازه وقت چرتکه انداختن ها میرسه! بهتره فقط بهش زنگ بزنم... حالا دنیای بی غل و غش بچه ها ...   ...