دندونم کو؟
روز اول عید عازم خونه باباحاجی برای تبریک سال نو شدیم که باباجون پیشنهاد داد سر راه بریم مزار شهداء و سری هم به علی آقا و باقی رفتگان بزنیم. به ناگاه ( به قول آقای همساده، عروسک خوش زبون برنامه کلاه قرمزی) زینب خانمی، که در حال خوردن آبنبات بود آهسته به من زد و گفت: مامان ! مامان! دندونم نیست... گفتم : نه، عزیزم ، اشتباه می کنی، بذار ببینم! بله... درست می گفت دندونش شکسته بود و به جای آبنبات قورت داده بود.سندش هم موجوده...!
عکس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی