زینب خانمزینب خانم، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

نی نی زینب

میراث بی بی

1394/2/31 0:25
نویسنده : مامان زینب
434 بازدید
اشتراک گذاری

خدا بیامرزه! یه بی بی داشتم که چند سال بعد از فوت بابابزرگم به رحمت خدا رفت. انسان خوب و سختی کشیده ای بود. بعد از فوت ایشون یه دونه چراغ گردسوز قدیمی به خونه پسر بزرگشون که پدر نویسنده این پست باشه، رسید. بابا هم لطف کردن این چراغ رو به ما هدیه دادن.یه مدت کنار کتابخونه می ذاشتمش به نشانه نور و روشنایی. یه مدت کنار تلویزیون جاش بود. تا اینکه ایده جالبی به ذهن باباجون رسید... حالا این چراغ مدتیه روی اپن آشپزخونه خودنمایی میکنه!

انگار همین دیروز بود. بابابزرگ عاشق میوه های انار و خیارسبز بود.رفتم توی حیاط ، دیدم زیر سایه درخت انار خوابیدن . من هم بدون تعارف کنارشون نشستم و به دلشون تکیه زدم و شروع کردم به میوه پوست گرفتن. خندید و گفت:« دختر تهرونی! پس چایی چی شد؟»

هر کدوم از ما اسمی داشت.مثلا به من میگفتن: دختر تهرونی، به حمیده می گفتن: بندری، سمیه رو هم «مادر» صدا می زدن.اما به نجمه چیزی نمیگفتن. شاید چون از همه ما بزرگتر بود. هر چند نجمه خانم ما از همون اولش خیلی خانم بود. اصلا یه جوری منظم و درس خون و خانم بود که نمی شد باهاش شوخی کرد!بگذریم...

 بابابزرگ روزهای آخر عمرشون خونه ما بودن و همه مثل پروانه دورشون می چرخیدن. خدابیامرزه بابابزرگ و بی بی رو که الان هم با میراث زیباشون مهمون خونه دختر تهرونی هستن!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی زینب می باشد