صبح به خیر
یه روز که دختر ناز یا پسر کوچولوتون خوابه کنارش دراز بکشید و خوب بهش نگاه کنید.(زل بزنید اما پلک نزنید) از موهاش شروع کنید و تمام زوایای صورت،ابروها،چشم های خواب و گونه های سرخش رو ورانداز کنین. لب های خاموش و دستای سفید با انگشتای کوچیک رو فراموش نکنین.این همون فرشته ای است که از بهشت اومده و سهم شما شده و اگر از خواب بیدار شه ...
حالا از زبون خودش بشنوید: امروز زودتر از مامان جون از خواب بیدار شدم برای همین خیلی آروم و باظرافت مژه های مامان جون رو کشیدم. از خواب پرید و گفت :زینب خانم ... بیدار شدی! تا خواست لحاف ها رو جمع کنه ،رفتم توی آشپزخونه و کشوی قاشق ها رو بیرون کشیدم. متاسفانه مرتب شده بود. مجبور شدم دوباره قاشقها رو بیرون بریزم و چند تا رو زیر کابینت قایم کنم.کنار شوفاژ آشپزخونه یه سطل ماست بود که فکر کنم قرار بود ماست بشه ولی همش ریخت روی فرشی که هفته پیش توی خونه تکونی عید شسته شده بود...