سلام خانم س.شریفی
سلام خانم س. شریفی. خوبین؟ چه خبر؟ یادتونه من 4 ماهه بودم همدیگه رو دیدیم ؟یادتون میاد چقد ناز و خانم بودم؟ راستش رو بگم دیشب خیلی اذیت کردم تا خوابم برد ، نمیدونم چرا یادم می رفت شب به خیر گفتم ! بابا جون خودش رو به خواب زده بود تا منو گول بزنه بخوابم، منم برای به هم زدن سکوت اتاق مرتب میگفتم :شب به خیر... مامان جون میگه روی این گردالی بزرگ که بهش زمین میگن بعضی آدما میتونن خوابهای دیگران رو خوب تعبیر کنن! من دیشب خواب دیدم که یه فرشته مهربون از آسمون اومد پایین و دنبال من میگشت . همش میگفت: زینب بانــــو ...زینب بانـــــو...رفتم پیشش گفتم : بله ! تا منو دید تعجب کرد و گفت :من فکر میکردم خوشکل تر از فرشته ها روی &laqu...
نویسنده :
مامان زینب
16:49