اندر احوالات زینب خانم بعد از 2 سالگی
سلام ، سلام ، صد تا سلام... دختر گلم برای همه کم کاریها منو ببخش.قول میدم فراغ خاطر که پیدا کردم اونقدر پست برات بذارم که وقت نکنی سرت رو بخارونی!الان هم که این پست رو میذارم ساعت 5:30 صبح یه روز زمستونیه که فقط و فقط به خاطر شما پای اینترنت نشستم. این روزا شیرین زبونیهات حد و حصر نداره. برای هر صدای کوچکی با قیافه جدی میپرسی : چی شد ؟ و من باید توضیح بدم که مثلا قابلمه رو برداشتم درش افتاد یا در کمد بود یا قاشق ها رو داخل کشو میذارم... نگاه سرزنش آمیزی بهم میندازی و میری . انگار خوب عالم شما هستی و بقیه خطاکار! متاسفانه اونقدر کنجکاو شدی که گوشی های ما از دستت در امان نیست . خودت شارژ میکنی و منوهای مختلف رو باز میک...
نویسنده :
مامان زینب
7:31